همای عــ❤ــزیزتر ازهمای عــ❤ــزیزتر از، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

همای اوجــــــــــــــــــــ❤ سعادت

شیرینی ساز دردسر ساز

قطعا و بسیار قطعا، هر چه قدر   و هر چند بار از شیرینی های دختری بگم که هنوز حتی حرف زدن را نیاموخته، ولی تمام حرکاتش گویاست، و یا حتی آنقدر کوچک است که پذیرفتن این واقعیت که او  در بین ما و در جمع ما، بزرگ است و بزرگانانه رفتار دارد، سخت است.... ولی باید پذیرفت. هم شیرین است. هم باهوش است. هم مهربان، هم شاد، و هم شیطون. و بی نهایت مهربان و البته و کمی تا جایی، متاسفانه، بــــــــــــــی نهایت پر توقع. راجع به این آخریه که عذر قبلی می  خوام، ولی هیچ وقت راجع بهش جز، به نزدیکان که خود شاهد بودند، صحبتی نشده بود... و من که مادر هما هستم، همیشه می گفتم: بزرگتر بشه بهتر میشه، ولی نشد...
27 مهر 1392

شیرینی ساز شیرین

شیرینی ساز زندگی ما... دختر ناز ما، که همه کاراش و نگاهاش از بزرگ شدنش میگن، شده شیرینی زندگی... آره شیرینی ساز و خوشی ساز لحظه هامون. تغییرات هما، روز به روز یا بهتر بگم لحظه به لحظه شده. یک لحظه می بینی چه فراوان شیرینه و لحظه بعد می بینی چه بسیار هم باهوشه. صورت کوچولوش و نگاهش خیلی فرق کرده، خوب آخه داره به یکسالگیش نزدیک میشه.... خیلی کارا می کرد و الان خیلی کارها می کنه. اطرافیانش که شامل من وباباش - بابا حاجی و مامان ملیح - و عمه ها و دایی هاش و پسر دایی می شن، در هر فرصتی از هما درخواست شیرین کاری داریم. هما جون هم خیلی حرف گوش کنه، بلافاصله بعد از خواستن ما، حرکت مربوطه رو انجام مید...
22 مهر 1392

روز جهانی کودک من

کودک من، امروز، روز تو و تمام کودک های این کره خاکی بود... حسم عجیب شد، با گفتن کلمه "تمام" و "کره خاکی". خیلی چیزها در ذهن آدم مجسم میشه،تمام کودکان، سیاه و سفید - تپلی و لاغر - سالم و مریض - دارا و  ندار ... کودکِ خودتو می بینی که دوست داری براش بهترین باشی و بهترین هارو فراهم کنی، ولی چون نمی تونی و نمیشه، با خودت فکر میکنی که این بیشتر، آرزوی خودته تا آرزوی کودکت، تو بهترین ها رو می خوای ، نه اون.... البته کودکت هم آروزهای کوچک خودش را دارد و تو جنس و اندازه آروزهای او  را می دانی و میشناسی. می دونی چقدر خواهان بازی و نوازش و آغوش توست، با عروسک شاد میشه و با...
17 مهر 1392

روز دخترم

وای که چه زیباست دخترم... دخترِ امروز من، تنها، کمی ناز دارد ولی برای من بی نهایت است. تنها زمانی می خواند، ولی زیباترین آوا و صدای زندگی در همان زمان شنیده میشود. سخن نمی گوید، ولی نگاه و خواسته اش واضح ترین بیان هاست. راه نمی رود، اما رسیدنش به هدف،  غرور و شعف است.                                              دخترِ امروز من، زیباترین و نازترین و مهرباترین و با محبت ترین و قدردان ترین موجود ک...
17 شهريور 1392

هما " بچه پوش" دده ایی...

   همانطور که دیدید، هما را " بچه پوش" کردیم. ( بچه پوش، رسم افغان هاست. که دختران خود را شکل پسران خود یا همان بچه می کنند.) ولی میشه گفت: که هما خودش، "بچه" هسته....!!!   حرکت روز: بابا ی هما غروبی خواست هما رو ببره دده، که خیلی دوست داره، وقتی در باز شد، هما هیجان زده شد شدید. نفس های عمیق و تندی نزدیک به جیغ خفه داشت. از در رفتن بیرون. ولی بابا برگشت، تا من با هما خداحافظی کنم. اولش که هرچی هما صدا کردم به روی خودش نیوورد. بعد منو دید و بغض کرد . من هم، مادرِ ساده فکر کردم واسه من و دوری از من بغض کرده ولی سریع متوجه شدیم نخیر هما خانم فکر کرده دوباره داره برمی گرده تو خونه. به همین جهت با...
27 خرداد 1392

نابغه کوچک

می دونم خیلی کوچولویی برای لقب نابغه. ولی خب دیگه، چیکار کنیم خیلی زود نابغه شدی!!! البته ما از خیلی قبل وقت می دونستیم  تو نابغه ای!  از همون موقع که تو شیکم مامان بودی حدس می زدم یک نابغه به دنیا میارم ولی بعدش میگفتم سالم باشه، کافیه ... از کسی پنهون نیست از شما چه پنهون؟ سالم باشه معانی دیگه ای هم داشت ==>  دختر باشه خوشگل باشه دکتر هم بشه. ------------------------------ گاهی اوقات به خودم می گم یعنی قول زدن های ما واسه یک بچه ٦ ماهه، کوچیکه یا تو خیلی بزرگ شدی و می تونی دست مارو بخونی... نمی دونم. فقط می دونم که قبلا وقتی کوچیکتر بودی و روی صندلی  "از مامان رسیده"...
19 خرداد 1392
1